تصویر عشق........!!!

يه روز تو دفتر دلم تصوير عشقو كشيدم
تو خلوت سرد تنم يه رده پايي كشيدم
درست مثل يه همسفر تو قصه ها مي ديدمت
آخه توي دفتر عشق يه رنگ خوب كشيدمت
اما نميونم چي شد،سياهي دورش حلقه زد...!!
از توي نقشه ي دلم چه بي خبر پر زد و رفت
آخه مگه نميدونست،قلبشو آبي كشيدم ؟؟
ديگه توي دفتردل تصوير عشقو نديدم
كنار عكسش خودمو با چشم گريون كشيدم
نميدونم چي شد.......!!!؟
سياهي دورش حلقه زد...!!
+ نوشته شده در جمعه سی و یکم فروردین ۱۳۸۶ ساعت 3:6 توسط .*•. .•*.آرش*•. .•*.
|